قرارگاه ابوالفضل اهواز در سال ۱۳۵۹ و در آغاز جنگ ایران و عراق تأسیس شد. این قرارگاه بهعنوان یکی از کانونهای اصلی سازماندهی نیروهای سرکوبگر، با هدف مقابله با تهدیدات امنیتی و سرکوب اعتراضات داخلی علیه نظام، فعالیت خود را آغاز کرد. این قرارگاه نقش گستردهای در مسائل امنیتی ایفا میکند و یکی از بازوان اصلی سرکوب مخالفان در جنوب غرب ایران به شمار میآید. در مواقع بحرانی، این قرارگاه نقشی حیاتی برای نظام ایفا کرده و یکی از نهادهای کلیدی در ساختار نظامی و امنیتی رژیم ایران در احواز (خوزستان) محسوب میشود.
اولین فرمانده این قرارگاه، سردار مرتضی صفاری بود که از فرماندهان برجسته سپاه پاسداران به شمار میرفت. او در مدیریت نیروهای نظامی و امنیتی در شرایط بحرانی، بهویژه در مناطق حساس مانند احواز، نقش مهمی داشت. از جمله سوابق او میتوان به مشارکت در سرکوب مردم محمره (خرمشهر) در ۹ خرداد ۱۳۵۸، معروف به «چهارشنبه سیاه محمره»، همراه با محمد جهانآرا اشاره کرد.
اطلاعات دقیقی درباره ترتیب فرماندهی قرارگاه ابوالفضل احواز در دسترس نیست. با این حال، بر اساس منابع موجود، در سالهای اخیر سرتیپ حسن شاهوارپور بهعنوان فرمانده لشکر ۷ ولیعصر سپاه خوزستان و فرمانده قرارگاه ابوالفضل خوزستان شناخته شده است. در مرداد ۱۴۰۳، او سرهنگ پاسدار حسین صفینیا را بهعنوان معاون هماهنگکننده این قرارگاه منصوب کرد و در حال حاضر، سرتیپ دوم پاسدار علیرضا هاتف بهعنوان جانشین فرمانده قرارگاه فعالیت میکند.
سرتیپ حسن شاهوارپور یکی از عوامل اصلی قتلعام مردم ماهشهر است. در ۲۸ دیماه ۱۳۹۸، وزارت خارجه آمریکا او را به دلیل سرکوب و کشتار مردم ماهشهر مجرم شناخته و در فهرست تحریمهای حقوق بشری قرار داد. همچنین، در ۱ آوریل ۲۰۲۱، اتحادیه اروپا وی را به دلیل سرکوب مردم و نقض حقوق بشر در ایران تحریم کرد. دولت بریتانیا نیز در ۱۸ مهر ۱۴۰۱، حسن شاهوارپور را تحت تحریم قرار داد.
گردانهای تحت نظارت قرارگاههای امنیتی ایران، از جمله قرارگاه امنیتی ابوالفضل خوزستان، نقش کلیدی در سرکوب اعتراضات مردمی ایفا میکنند. این قرارگاه وظیفه مقابله با اقدامات و تهدیدات ضد حکومتی را بر عهده دارد و همکاری مستقیمی با اطلاعات سپاه و دانشگاه امام حسین دارد. یکی از اهداف اصلی این قرارگاه، شناسایی و سرکوب مخالفان حکومتی است.
متن شما بازنویسی و ویرایش شد تا از نظر املایی و گرامری بینقص باشد و جریان نوشتار روانتر شود:
نقش قرارگاه امنیتی
قرارگاههای امنیتی، مانند قرارگاه امنیتی ابوالفضل احواز و دیگر قرارگاههای مشابه، وظیفه هماهنگی میان گردانهای ضدشورش و نهادهای اطلاعاتی-امنیتی نظیر سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و بسیج را بر عهده دارند. این نهادها معمولاً در مناطق حساس کشور، نظیر احواز (خوزستان)، سیستانوبلوچستان و کردستان، حضور فعالتری دارند.
یکی از جنبههای بحثبرانگیز فعالیت قرارگاه ابوالفضل در احواز، نقش آن در سرکوب مخالفان سیاسی رژیم است. این قرارگاه از ابزارهای مختلفی مانند بازداشت، شکنجه و حتی حذف فیزیکی مخالفان استفاده میکند. برخی از عملیاتهای این قرارگاه به نقض گسترده حقوق بشر منجر شده و انتقادات گستردهای را در سطح داخلی و بینالمللی برانگیخته است. با این حال، رژیم ایران بارها این اتهامات را تکذیب کرده و فعالیت این قرارگاه را صرفاً برای حفظ امنیت ملی و مقابله با تهدیدات خارجی توصیف کرده است. در واقعیت، هدف اصلی این قرارگاه حفظ بقای رژیم و سرکوب مخالفان است، و عملکرد آن طی چند دهه اخیر بهوضوح این موضوع را ثابت کرده است.
این قرارگاهها بخشی از ساختار بزرگتری هستند که هدف اصلی آنها ایجاد ترس و رعب در برابر تهدیدات داخلی و سرکوب اعتراضات بهحق مردمی است. بهویژه در جریان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ و سرکوب مردم ماهشهر (معشور)، قرارگاه ابوالفضل احواز نقش ویژهای ایفا کرد. این قرارگاه بهطور خاص در سرکوب اعتراضات و کشتار مردم در شهر معشور و نیزار شناخته شده است.
یکی از اتهامات جدی که به نیروهای امنیتی و نظامی رژیم درباره سرکوب مردم ماهشهر و کشتار در نیزار وارد شده، به وقایع سال ۱۳۹۸ و اعتراضات سراسری آن سال مربوط میشود. این اعتراضات در پی افزایش ناگهانی قیمت بنزین آغاز شد و در بسیاری از شهرها، از جمله معشور (ماهشهر) در احواز، شدت گرفت. یکی از دردناکترین تراژدیهایی که در دوران حکومت جمهوری اسلامی ایران به رهبری خامنهای رخ داد، کشتار غیرنظامیان، از جمله زنان و کودکان، در معشور بود که نقض آشکار حقوق شهروندان به شمار میرود و از بسیاری جهات بیسابقه بود.
بر اساس گزارشها، در این سرکوبها دستکم ۱۴۰ تا ۱۷۰ نفر کشته و صدها نفر دیگر زخمی شدند. مقامات ایرانی بارها تلاش کردهاند تا اطلاعات دقیق درباره تعداد کشتهها و جزئیات حوادث را پنهان کرده و اطلاعات نادرستی ارائه دهند. این تلاشها برای سانسور حقیقت و عدم شفافیت در اعلام وضعیت کشتهشدگان و زخمیها باعث تشدید اتهامات علیه رژیم شده است. رژیم هیچگاه آمار دقیق و رسمی درباره این کشتار منتشر نکرده است.
اتهامات گستردهای مبنی بر نقض حقوق بشر، کشتار معترضان و بیتوجهی به اصول انسانی علیه نیروهای امنیتی در سرکوب مردم معشور (ماهشهر) و کشتار در نیزار مطرح شده است. این اتهامات از سوی سازمانهای بینالمللی حقوق بشری و نهادهای مستقل به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است. پس از انتشار تصاویر و ویدیوهای مربوط به این وقایع به سراسر جهان، دادگاهی در این خصوص در لاهه، هلند، برگزار شد و بررسی این پرونده همچنان ادامه دارد.
سرکوب مردم بیدفاع معترض معشور (ماهشهر)
در جریان اعتراضات سال ۱۳۹۸، نیروهای امنیتی و نظامی به دستور مستقیم بیت رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی (علی شمخانی) با استفاده از سلاحهای گرم سبک و نیمهسنگین برای سرکوب معترضان در معشور (ماهشهر) و دیگر شهرهای اجواز وارد عمل شدند.
بر اساس گزارشها، در این عملیات سرکوب، بین ۱۴۰ تا ۱۷۰ نفر از معترضان کشته و زخمی شدند. در معشور، بهویژه در محله نیزار، اعتراضات به اوج خود رسیده بود و بسیاری از مردم هدف گلوله دوشکا و تیربار قرار گرفتند. تمام شواهد نشان میدهد که نیروهای ویژه و نظامی برای کشتار معترضان، بهویژه در منطقه نیزار، از سلاحهای جنگی سبک و نیمهسنگین و با استفاده از گلولههای جنگی استفاده کردهاند.
در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۹۸، محمود واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی، کشتار معترضان در معشور را تأیید کرد. این معترضان، که با دست خالی به اعتراضات مسالمتآمیز پرداخته بودند، به طرز وحشیانهای سرکوب شدند.
پس از اتصال مجدد اینترنت در احواز، اطلاعات و تصاویری از اعتراضات معشور منتشر شد که روایتهای پیشین را تأیید میکرد. تصاویر و ویدئوها نشان میدادند که خودروهای سپاه پاسداران مجهز به دوشکا و تیربار به سمت نیزار و مردم بیدفاع تیراندازی میکردند. در میان کشتهشدگان، زنان و کودکان نیز مشاهده شدند، که این موضوع ابعاد فاجعه را دوچندان کرد.
ماجرای اعتراضات در معشور ماهشهر) از زبان شاهد عینی
ماجرا از ساعت ۱۰ صبح روز جمعه، ۲۴ آبان ۱۳۹۸، در جایگاه سوخت هفت تیر آغاز شد. زمانی که مردم برای دریافت سوخت مراجعه کردند با ازدحام شدید روبه رو شدند و متوجه افزایش ناگهانی قیمت بنزین شدند. افزون بر این، هیچ بنزینی برای تحویل به مردم وجود نداشت که این موضوع خشم و اعتراض مراجعان را برانگیخت. در این میان، چند نوجوان ۱۲ و ۱۳ ساله تعدادی لاستیک آوردند و آنها را به آتش کشیدند، اما کارکنان پمپ بنزین به سرعت آتش را خاموش کردند. در همین زمان گروهی از مردم به نشانه اعتراض به صورت پیاده به سمت میدان خیابان صنایع پتروشیمی رفتند و با سر دادن شعارهایی اعتراض خود را آغاز کردند. در روز اول چند خودروی نیروی انتظامی و یگان ویژه در نزدیکی میدان مستقر شدند و تا بعد از ظهر همان روز وضعیت ادامه داشت. در این روز به جز بازداشت چهار نفر توسط نیروی انتظامی اتفاق خاص دیگری رخ نداد
روز دوم اعتراضات شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۸
در دومین روز تجمع مردم گسترده تر از روز قبل بود. مردم در چند نقطه از شهر تجمع کرده و به گرانی و بیکاری اعتراض کردند. درگیری مستقیمی میان معترضان و نیروهای یگان ویژه رخ نداد، اما تعدادی جوان با آتش زدن لاستیک و سر دادن شعارهای ضد حکومتی به اعتراض ادامه دادند. نیروهای امنیتی نیز برای متفرق کردن جمعیت از گاز اشک آور و تیر هوایی استفاده کردند و حوالی ساعت ۱۳ توانستند معترضان را پراکنده کنند
در این روز کسی کشته نشد، اما چند نفر به صورت تصادفی بازداشت شدند که یکی از آنها پیرمردی سیگار فروش بود که اساساً جزو معترضان نبود. با این حال، اصل ماجرا از بعد از ظهر همان روز آغاز شد. زمانی که معترضان در سه راهی جاده اصلی و ورودی شهرک تجمع کرده و مسیر را مسدود کردند نیروهای امنیتی بدون اخطار قبلی و با استفاده از سلاح جنگی به سوی معترضان شلیک کردند. در این حادثه دو نفر مجروح و یک نفر بر اثر اصابت گلوله به ناحیه سر در همان جا کشته شد.
گسترش اعتراضات در نقاط مختلف معشور
اعتراضات در معشور متمرکز نبود و به صورت پراکنده در نقاط مختلف شهر جریان داشت. اما اصلی ترین تجمع ها در سه راهی منتهی به ناحیه صنعتی، مناطق کوره ها (شهرک طالقانی) و زنجیر( شهرک رجایی ) شکل گرفت. بیشتر معترضان را جوانان و خانواده های کم درآمد تشکیل می دادند که خواسته هایی چون اشتغال رفاه اجتماعی و بهبود وضعیت معیشتی داشتند
این سه راهی که این مناطق را به منطقه ویژه اقتصادی متصل میکند، یکی از شاهرگ های حیاتی مالی سپاه پاسداران ایران است. نیروهای امنیتی از همان ابتدا به طور شبانه روزی در این منطقه مستقر بودند. در ادامه اعتراضات مردم مسیر منتهی به جایگاه سوخت هفت تیر و خروجی شهر را با سنگ و آتش زدن لاستیک مسدود کردند.
از آنجایی که در مقابل جایگاه سوخت مقر بسیج و سپاه پاسداران قرار داشت، نیروهای بسیجی و پاسدار از بالای پشت بام این مقر به سوی مردم تیراندازی کردند. زمانی که مردم مجبور به فرار و پراکنده شدن شدند نیروهای امنیتی که در سالن ورزش پشت مدرسه پسرانه مستقر بودند، بیرون آمده و به طور وحشیانه ای با تفنگهای ساچمه زن و جنگی به سوی مردم شلیک کردند. در نتیجه این تیراندازی بیش از 17 نفر کشته و زخمی شدند.
روز سوم اعتراضات و گسترش سرکوب
در روز بعد جمعیت بیشتری از مردم به ویژه خانواده هایی که فرزندانشان زخمی یا بازداشت شده بودند به خیابان آمدند. آنها تمامی مسیرهای اصلی ورود و خروج به شهر را مسدود کرده و تحت کنترل خود در آوردند. این اقدام باعث شد که حتی کارکنان پتروشیمی نتوانند شیفتهای کاری خود را تعویض کنند. برخلاف ادعاهای رسانه های وابسته به رژیم مردم هیچ سلاح گرمی در اختیار نداشتند. و این امر را میتوان بوضوح در طی چهار روز اعتراضات ماهده نمود. مردمی در معترض معشور، در طول اعتراضات به هیچیک از مراکز آموزشی، نظامی، امنیتی و حتی اقتصادی مانند بانکها و ادارات دولتی تعرضی نکردند و صدمهای وارد ننمودن. مطالبات اصلی مردم شامل اعتراض به گرانی، وضعیت اشتغال جوانان، و شرایط بد آموزشی و بهداشتی در مناطق بود.
لازم به ذکر است که شهر معشور به دو بخش تقسیم میشود: یکی بخش شهرکنشینها و دیگری مناطق مسکونی مردم محلی. تمامی امکانات رفاهی، بهداشتی و آموزشی عمدتاً در شهرکها ساخته شده سپاه و خدمات متمایزی برای شهرکنشینان ارائه میشود. این در حالی است که اختلاف طبقاتی شدیدی میان شهرکنشینان و مردم محلی وجود دارد. حدود ۸۵ درصد از مردم محلی حتی از ابتداییترین امکانات بهداشتی و درمانی محروم هستند. این وضعیت نه تنها توسط مردم، بلکه حتی در گزارشهای رسمی نیز تأیید شده است؛ بهعنوان نمونه، سایت تسنیم در سال ۱۴۰۰ به این موضوع اشاره کرد و وجود کانالهای فاضلاب خروجی شهرکنشینها به محلات مسکونی مردم را مستند کرد.
وجود چنین اختلاف طبقاتی که سالها ادامه داشته، مردم را وادار به اعتراض نسبت به شرایط معیشتی و بهداشتی کرده است. بااینحال، رژیم ایران بهجای شنیدن صدای این مردم و رفع مشکلاتشان، پاسخ آنان را با گلوله و کشتار داد.
در روز آخر اعتراضات، یعنی دوشنبه، مردم دوباره در همان سهراهی تجمع کردند. اینبار هم تعداد اندکی از جوانان اقدام به سنگپراکنی کردند که هیچ نیرویی هم آسیب ندید. اما حدود ساعت ۱۱ صبح، نیروهای امنیتی به مردم حمله کردند و تعداد زیادی از آنها را زخمی یا به قتل رساندند. نیروهای امنیتی به صورت هدفمند به سمت سر و سینه معترضان شلیک می کردند
نیروهایی که به مردم حمله کردند، عمدتاً از استان های مجاور آمده بودند و حتی آشنایی کافی با منطقه نداشتند. این نیروها با استفاده از سلاح های نیمه سنگین از جمله دوشکا به سمت مردم شلیک کردند. در همان زمان تعدادی از جوانان به سمت جراحی شهرک چمران فرار کردند اما نیروهای سپاه پاسدار آنان را تعقیب کردند و فاجعه کشتار جوانان و زنان در نیزار رخ داد.
در ابتدا باید اشاره کنم که هدف از بیان این گزارش، ارائه اطلاعات از منابع مختلف برای روشنتر کردن وقایع و اقدامات مرتبط با این ماجراست. بر اساس روایت منبعی به «رواد النهضه» که شاهدی عینی و مستمع بهشمار میرود، می پردازیم.
در آغاز اعتراضات آبان ۱۳۹۸ تمامی پرسنل قرارگاه و واحدهای ویژه بسیج استان خوزستان (احواز) به فرماندهی عادل ساری به حالت آمادهباش درآمده و به دانشگاه امام حسین فراخوانده شدند.
در ادامه، سرتیپ شاهو ارپور به همراه سرهنگ پاسدار حسین صفینیا و عادل ساری از استقرار نیروها بازدید کردند. حدود یک ساعت بعد، علیرضا هاتف و سرهنگ اسماعیلزاده به این افراد ملحق شدند. سپس همگی به محل فرماندهی سپاه اهواز رفته و در آنجا با سردار حیدر عباسزاده، فرمانده نیروی انتظامی استان خوزستان، و سرهنگ رضا پاپی، فرمانده نیروی انتظامی ماهشهر، دیدار کردند. این جلسه کاملاً محرمانه و سری بود.
مدتی بعد، سرهنگ اسماعیلزاده تمامی نیروها را گرد هم آورد و اعلام کرد که نیروهای انتظامی ماهشهر قادر به کنترل اوضاع نیستند و خطر ورود تروریستها و انجام عملیات در داخل مجتمعهای پتروشیمی وجود دارد. وی همچنین اضافه کرد که با دبیرکل و بیت رهبری هماهنگیهای لازم انجام شده و مجوزهای ضروری اخذ شده است. به گفته او، برخی از نیروها در پادگان امام حسن مستقر خواهند شدند و تعدادی دیگر برای حفاظت از منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر اعزام میشوند. همچنین نیروهای واحد ویژه قرارگاه با همکاری اطلاعات سپاه، تجهیزات نظامی سنگین از جمله نفربرها و وسایل نقلیه زرهی را برای محاصره شهر به کار گرفته خواهد شد. اسماعیلزاده تأکید کرد که دستورات واضح است و امکان استفاده از سلاح به نیروها داده شده است.
این گزارش نشان میدهد که نیروها به دو بخش تقسیم شدند و راوی هم در منطقه ویژه مستقر شد. او از طریق بیسیم تمامی اتفاقات را دنبال کرده و شنیده است. پس از اتمام عملیات، به مدت یک هفته در پادگان امام حسن مستقر بودند و پس از آرام شدن اوضاع به احواز بازگشتند.
طبق گفتههای او، در همان روز یک واحد کامل و مجهز از لشکر محمد رسولالله نیز در منطقه حضور داشت. بر اساس اطلاعاتی که از اعضای این لشکر شنیده شد، تعدادی از نیروهای خودی به اشتباه هدف قرار گرفته بودند که منجر به کشته شدن چند نفر از آنها گردید.
همچنین شواهد و اسناد متعددی وجود دارد که نشاندهنده مشارکت نیروهای مستقر در پادگان امام حسن (ع) به فرماندهی سردار علی هاشمی در سرکوب اعتراضات آبان ۱۳۹۸ درمعشور( ماهشهر) است. این پادگان، بهعنوان یکی از مراکز اصلی نظامی در احواز، با تجهیز نیروها به سلاحهای سنگین و استفاده از تاکتیکهای ، نقش کلیدی در کشتار معترضان و مردم غیرنظامی در محله نیزار ماهشهر ایفا کرده است.
کشتار نیزار
در محله نیزار معشور (ماهشهر)، اعتراضات آبان ۱۳۹۸ بهشدت ادامه داشت و طبق گزارشها، نیروهای امنیتی بدون هیچگونه هشدار قبلی اقدام به تیراندازی مستقیم به سوی معترضان و مردم غیرنظامی کردند. این کشتار به یکی از نمادهای بارز سرکوب اعتراضات در ایران تبدیل شد.
بر اساس گزارشهای سازمانهای حقوق بشری و رسانههای بینالمللی، نیروهای نظامی و امنیتی با هدف پایان دادن سریع به اعتراضات، به شکل بیرحمانهای دست به شلیک مستقیم به معترضان زدند. یکی از نیروهای حاضر در قرارگاه، حضور سرتیپ حسن شاهوارپور و سرتیپ دوم پاسدار علیرضا هاتف در این عملیات را تأیید کرده و در مصاحبهای که با او انجام شد، اذعان داشت که تماس تلفنی میان سرتیپ شاهوارپور و دبیر شورای عالی امنیت ملی، علی شمخانی، برقرار شده است. وی مدعی شد که در این تماس، گفته شده است دستور مستقیم از شخص علی خامنهای صادر شده و تأکید شده بود که این اعتراضات باید به هر شکل ممکن پایان یابد.
این رویکرد وحشیانه و غیرانسانی که طی ۴۳ سال اخیر در کارنامه حکومت جمهوری اسلامی ثبت شده، بار دیگر خود را نشان داد. سازمانهای حقوق بشری نظیر عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر اقدامات نیروهای امنیتی در معشور( ماهشهر) و نیزار را نقض آشکار حقوق بشر و اصول بینالمللی دانستند. این سازمانها تأکید کردند که استفاده از خشونت بیرویه و غیرقانونی علیه مردم، بهویژه در یک اعتراض غیرمسلحانه، نقض شدید حقوق بنیادین انسانها است.
مردم ماهشهر صدای شلیک تیربارها را شنیده بودند اما از عمق فاجعه بیخبر بودند. جوانان و مردمی که مسالمتآمیز نسبت به شرایط معیشتی خود معترض بودند، در محاصره نیروهای امنیتی قرار گرفتند و چارهای جز فرار به داخل نیزار نداشتند. معترضان به این امید که در نیزار از شدت درگیریها کاسته شود و بتوانند به خانههای خود بازگردند، به آنجا پناه بردند. اما از نقشه شوم نیروهای امنیتی و نظامی بیخبر بودند.
شاهدان عینی میگویند در همان لحظه، هشت خودروی زرهی مسلح به دوشکا و تیربار، اقدام به تیراندازی به سوی نیزار کردند. به گفته شاهدان، هر کسی که وارد نیزار شد دیگر بازنگشت و تمامی افراد در داخل نیزار کشته شدند.
پنج روز بعد، یعنی در روز جمعه، محاصره نیزار توسط نیروهای امنیتی پایان یافت. ریشسفیدان و برخی از مردم محلی جنازههایی را در نیزار پیدا کردند. خانوادههای کشتهشدگان میگویند بسیاری از اجساد قابل شناسایی نبودند. برخی بر اثر اصابت گلوله دوشکا به ناحیه سر کشته شده بودند و سر و صورت آنان بهشدت متلاشی شده بود، بهگونهای که شناسایی آنان از روی چهره امکانپذیر نبود.
این وضعیت برای خانوادههای قربانیان بسیار دردناک و فاجعهبار بود. آنها بارها از مسئولان پرسیدند که فرزندانشان با چه جرمی اینگونه کشته شدند. آیا آنها مسلح بودند؟ چه کسی دستور شلیک را صادر کرده است؟ اما تا کنون پاسخی از مقامات ذریافت نکردند.
پاسخ اما روشن است: شخص علی خامنهای و فرماندهان نظامی که اسامی آنان در این گزارش ذکر شده است، مسئول مرگ فرزندان شما هستند. اما این تنها یکی از موارد کشتار مردم بیگناه در ایران نیست. فاجعه کورهها (شهرک طالقانی) نیز از دیگر جنایاتی است که در آینده، طی مقالهای جداگانه به آن خواهیم پرداخت.
نقش قرارگاه ابوالفضل احواز در سرکوب اعتراضات معشور (ماهشهر)
نیروهای وابسته به قرارگاه ابوالفضل احواز به سلاحهای جنگی و ممنوعهای مانند کلاشینکف و تفنگهای اتوماتیک مجهز بودند که در سرکوب اعتراضات آبان ۱۳۹۸ در معشور از آنها استفاده شد. طبق گزارشها، نیروهای این قرارگاه همچنین از سلاحهای سنگینتر مانند تکتیراندازها برای هدف قرار دادن معترضان هم استفاده کردند.
فرماندهان این قرارگاه بهمنظور کنترل سریع و سرکوب اعتراضات، خودروهای زرهی و تانکهای نیمهسنگین که معمولاً در جنگهای کلاسیک استفاده میشوند، را به خیابانها و مناطق حساس آوردند. این تجهیزات برای محاصره مناطق شهری و سرکوب اعتراضات مردمی به کار گرفته شد. در برخی گزارشها آمده است که برای شناسایی نقاط تجمع معترضان و هدایت نیروها به مناطق حساس، از پهپادها و هواپیماهای شناسایی نیز بهرهگیری شده است.
قرارگاه ابوالفضل احواز، مسئولیت مستقیم اجرای عملیات سرکوب در در معشور (ماهشهر)، را بر عهده داشت. با توجه به حساسیت منطقه و گستردگی اعتراضات، این قرارگاه نیروهای ویژه خود را مستقیماً وارد میدان کرد.
در روزهای ابتدایی اعتراضات، نیروهای ویژه و سپاه محمد رسولالله (ص) نیز بهعنوان نیروهای اصلی در سرکوب معترضان وارد عمل شدند. این نیروها با هماهنگی قرارگاه ابوالفضل، در مناطق مختلف معشور، به مقابله با معترضان پرداختند و در محلههایی مانند نیزار بهسرعت مستقر شدند. هدف اصلی این استقرار و اقدامات، ایجاد تلفات بیشتر و سرکوب خشونتبار معترضان بود تا مردم دیگر جرئت تکرار اعتراضات مشابه را نداشته باشند.
کشتار هدفمند در نیزار
بنا به گزارشها و شواهد متعدد، کشتار در مناطقی مانند نیزار، هدفمند و برنامهریزیشده بود. نیروهای امنیتی بهطور مستقیم و هدفمند به سمت معترضان شلیک میکردند. این اقدامات به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از مردم منجر شد. شاهدان عینی و رسانههای حقوق بشری گزارش دادند که نیروهای امنیتی از سلاحهای سنگین مانند دوشکا استفاده کردند و بسیاری از مردم در این تراژدی کشته و یا زخمی شدند.
مردم محلی و معترضان ، به امید فرار از خشونت نیروهای امنیتی، به نیزار پناه بردند. اما نیروهای وابسته به قرارگاه ابوالفضل، خودروهای زرهی و تجهیزات نظامی سنگین را به محل آورده و بهطور بیرحمانهای اقدام به تیراندازی کردند. شاهدان میگویند هر کسی که وارد نیزار شد، دیگر بازنگشت و همه کشته شدن.
واکنشهای داخلی و بینالمللی
قرارگاه ابوالفضل احواز بهعنوان یکی از نهادهای اصلی در سرکوب اعتراضات ماهشهر، بهویژه در محله نیزار، متهم به نقض گسترده حقوق بشر شد. اقدامات این نیروها با انتقادات شدید داخلی و بینالمللی مواجه شد. رسانههای بینالمللی و سازمانهای حقوق بشری مانند عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر، سرکوب خشونتبار اعتراضات را نقض آشکار حقوق بشر دانستند. این سازمانها تأکید کردند که استفاده از سلاحهای سنگین و تجهیزات نظامی در برابر مردم غیرمسلح، نشانگر رفتار بیرحمانه و غیرقانونی است.
این اقدامات در داخل نیز با واکنشهایی همراه بود. بهطور مثال، میرحسین قاضیزاده هاشمی، عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی، در تاریخ ۲۰ آذر همان سال اذعان کرد که در جریان سرکوب اعتراضات در ماهشهر، «تعداد زیادی از غیرنظامیان و افراد محلی کشته شدهاند.»
با وجود توجیه مقامات رژیم، واکنشهای بینالمللی نسبت به این سرکوبها شدید بود و بسیاری از سازمانهای حقوق بشری خواستار بررسی و پیگیری این وقایع شدند.
نام تعدادی از کشته شدگان اعتراضات آبان ماه 1998 معشور (ماشهر) احواز
عباس منصوری عساکره علت مرگ اصابت کلوله سینه و قلب
احد بشاره دورقی علت مرگ اصابت گلوله به سر
ابراهیم مطوری علت مرگ اصابت گلوله به کمر و سینه
احمد چراغیان علت مرگ اصابت گلوله به قلب و بازو سمت راست
علی آلبوعلی علت مرگ اصابت گلوله به قلب و گردن
احسان عبدالله نژاد علت مرگ اصابت گلوله به سینه
احمد آلبوعلی علت مرگ اصابت گلوله به سر
احمد سعدی (جعاوله) علت مرگ اصابت گلوله به قلب
اقبال اسماعیلی علت مرگ اصابت گلوله به گردن
علی رحمانی علت مرگ اصابت گلوله به کمر و ران سمت چپ
علی موسوی علت مرگ اصابت گلوله به قلب
علی باوی علت مرگ اصابت گلوله به سر
علی غزلاوی علت مرگ اصابت گلوله به سر و کمر
علی مرادی علت مرگ اصابت گلوله قلب
علی چنعانی علت مرگ اصابت گلوله به کمر و زانو سمت چپ
علی تمیمی علت مرگ اصابت گلوله به سر
علی بغلانی علت مرگ اصابت گلوله به گردن و قلب
اقبال اسماعیلی علت مرگ اصابت گلوله به سر
فرشاد حاجی پور میالسی علت مرگ اصابت گلوله به سینه
فرشاد حاجی پور علت مرگ اصابت گلوله سینه و قلب
فرزاد انصاری فر علت مرگ اصابت گلوله به سر
قاسم باوی علت مرگ اصابت گلوله به سر
حمید شیخانی علت مرگ اصابت گلوله به سر
حمزه بریهی علت مرگ اصابت گلوله به گردن
حمزه سواری علت مرگ اصابت گلوله به ناحیه شکم و کمر
حسن غزلاوی (تمیمی) علت مرگ اصابت گلوله گردن
مجید مجدم علت مرگ اصابت گلوله سر و بازوی سمت راست
منصور عساکره علت مرگ اصابت گلوله به سر
محسن بنی رشید علت مرگ اصابت گلوله به سر
محسن آلبوعلی علت مرگ اصابت گلوله به سر
منصور دریس علت مرگ اصابت گلوله به کمر
مهدی رودباریان علت مرگ اصابت گلوله به سر
میثم مجدی علت مرگ اصابت گلوله به کمر
محمد خالدی علت مرگ اصابت گلوله سینه
محمد خالقی علت مرگ اصابت گلوله کمر و سر
محمد منیعات علت مرگ اصابت گلوله به سر
میلاد حمیدی علت مرگ اصابت گلوله به سر
مجتبی عبادی علت مرگ اصابت گلوله به قفسه سینه و قلب
مجاهد جامعی علت مرگ اصابت گلوله به کمر
محمد محمدی پور علت مرگ ضرب و جرح توسط نیروی امنیتی
محمد حشمدار علت مرگ اصابت گلوله به گردن
محمد حسین قنواتی علت مرگ اصابت گلوله به شکم و ران و سینه
محمدرضا عسافی زرگانی علت مرگ اصابت گلوله به ران سمت راست و گردن
محسن عبادی مهر علت مرگ اصابت گلوله به ران سمت چپ و سر
مصطفی رودباریان علت مرگ اصابت گلوله به سینه
معین مسلم پور علت مرگ اصابت گلوله سر
رزاق ناصرزاده علت مرگ اصابت گلوله به سر
رضا منصوری علت مرگ اصابت گلوله کمر و سر
رضا نیسی علت مرگ اصابت گلوله به زانو و سر
سالم امیر سنجریان علت مرگ اصابت گلوله به سر
طاهر الخمیس (حطاوی) علت مرگ اصابت گلوله به گردن و سر
طاهر عچرش علت مرگ اصابت گلوله به کمر و سینه
یوسف عبادی مهر علت مرگ اصابت گلوله به سینه
یوسف خالدی علت مرگ اصابت کلوله به سر
زهرا عتقی علت مرگ اصابت گلوله به سینه
عدنان هلالی علت مرگ اصابت گلوله به کمر و زانو
و اجساد زیادی به دلیل اصابت کلوله های به سر قابل شناسایی نبودن و هنوز هم با گذشت بیش از 5 سال آمار و ارقام دقیق از کشته شدگان در دست نیست و نیروهای امنیتی به تمامی خانواده ها اخطار دادن که از هرگونه اظهار نظر خوداری و امتناع کنند
اعتراضات مردم ماهشهر، که بهطور مسالمتآمیز آغاز شد، با واکنش وحشیانه نیروهای امنیتی و نظامی روبرو شد. رژیم ایران، بهجای شنیدن صدای مردم و حل مشکلات، با کشتار و سرکوب پاسخ داد. کشتار نیزار، که یکی از تاریکترین لحظات تاریخ جمهوری اسلامی بهحساب میآید، نشاندهنده عمق بیرحمی و خشونت سیستماتیک این رژیم است.
این کشتارها، نهتنها در داخل ایران بلکه در سطح جهانی، محکومیتهای گستردهای را به دنبال داشته است. سازمانهای حقوق بشری، ازجمله عفو بینالملل، اقدامات رژیم ایران را نقض آشکار حقوق بشر دانسته و خواستار محاکمه عاملان این جنایات در دادگاههای بینالمللی شدهاند.
احمد حسین