فلسطین و احواز؛ مطالعه‌ای تطبیقی در بستر اشغال، سرکوب و مقاومت

چکیده

 

مسئلهٔ اشغال و مقاومت در خاورمیانه صرفاً محدود به فلسطین نیست، بلکه سرزمین احواز نیز طی نزدیک به یک قرن تحت سلطهٔ سیاست‌های سرکوبگرانه و تغییرات جمعیتی تحمیلی قرار گرفته است. این مقاله با رویکردی تطبیقی، دو تجربهٔ فلسطین و احواز را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه انکار هویت ملی، سیاست‌های سیستماتیک تبعیض و کوچ اجباری، زمینه‌ساز تداوم مقاومت در هر دو جغرافیاست. هدف اصلی مقاله، برجسته‌سازی اهمیت مسئلهٔ احواز در کنار مسئلهٔ فلسطین به‌عنوان دو نماد تاریخی مقاومت ملت‌ها در برابر پروژه‌های اشغالگرانه است.

مقدمه

مسئلهٔ فلسطین از نیمهٔ قرن بیستم تاکنون یکی از اصلی‌ترین کانون‌های بحران در عرصهٔ بین‌الملل بوده است. در مقابل، مسئلهٔ احواز — با وجود اهمیت ژئوپولیتیک و منابع عظیم طبیعی — عمداً در حاشیهٔ گفتمان جهانی قرار گرفته است. هرچند این دو سرزمین از نظر جغرافیایی فاصله دارند، اما شباهت‌های عمیقی میان تجربه‌های آنها وجود دارد: اشغال سرزمینی، انکار هویت بومی، سیاست‌های تغییر جمعیتی، و سرکوب مقاومت مردمی.

این مقاله در پی آن است که با تحلیل تطبیقی، به پیوندهای میان دو مسئله بپردازد و نشان دهد که چگونه تجربهٔ فلسطین می‌تواند به درک بهتر مسئلهٔ احواز یاری رساند.

 

فلسطین؛ اشغال و مقاومت در سطح جهانی

از سال ۱۹۴۸، رژیم اسرائیل با اشغال سرزمین فلسطین و کوچاندن میلیون‌ها نفر، مسئله‌ای را رقم زد که همچنان یکی از مناقشات محوری در نظام بین‌الملل است. نکبت فلسطین نه تنها به شکل‌گیری دیاسپورای گسترده منجر شد، بلکه پیامدهای عمیقی در ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر جای گذاشت.

سیاست‌های مصادرهٔ زمین، شهرک‌سازی‌های گسترده، یهودی‌سازی قدس و بازداشت‌های سیاسی، بخشی از استراتژی بلندمدت اسرائیل برای تغییر بافت جمعیتی و هویتی فلسطین بوده است. در این میان، مقاومت — چه در اشکال مدنی و چه مسلحانه — تداوم یافته و به بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت ملی فلسطینی بدل شده است.

 

احواز؛ مسئله‌ای مغفول در سایهٔ جمهوری اسلامی

در سال ۱۹۲۵ و با سقوط حکومت محلی شیخ خزعل کعبی، احواز به کنترل دولت مرکزی ایران درآمد. از آن زمان تاکنون، این سرزمین به یکی از مناطق استراتژیک و در عین حال پرچالش ایران بدل شده است. وجود منابع عظیم نفت، گاز و آب، جایگاه احواز را در معادلات اقتصادی ایران تعیین‌کننده ساخته، اما مردم بومی عرب آن عملاً از بهره‌مندی از این ثروت‌ها محروم مانده‌اند.

سیاست‌های جمهوری اسلامی در قبال احواز شامل ممنوعیت آموزش زبان عربی، تغییرات جمعیتی با کوچاندن ساکنان غیرعرب به منطقه، سرکوب فرهنگی و حذف نمادهای هویت ملی بوده است. قیام‌های متعدد مردم احواز — به‌ویژه در سال‌های ۱۹۷۹، ۲۰۰۵ و ۲۰۱۱ — بیانگر تداوم نارضایتی عمیق و ارادهٔ جمعی برای بازپس‌گیری حقوق بنیادین است.

 

تحلیل تطبیقی؛ فلسطین و احواز در آینهٔ یکدیگر

 

میان دو مسئلهٔ فلسطین و احواز، سه محور اصلی شباهت وجود دارد:

  1. انکار و اشغال: اسرائیل حق تشکیل دولت مستقل فلسطینی را نفی کرده است؛ جمهوری اسلامی نیز وجود مسئلهٔ احواز را انکار کرده و آن را صرفاً موضوعی امنیتی می‌داند.

  2. سرکوب و کوچ اجباری: هر دو ملت با کوچ اجباری، تبعیض ساختاری و سرکوب سیاسی مواجه‌اند.

  3. محو هویت: در فلسطین پروژهٔ یهودی‌سازی و در احواز پروژهٔ فارسی‌سازی در جریان است؛ هر دو ملت از حق طبیعی برای حفظ زبان و فرهنگ خود محروم مانده‌اند.

با این حال، نقطهٔ اتصال اصلی این دو تجربه در مقاومت نهفته است. چه در غزهٔ محاصره‌شده و چه در خیابان‌های اهواز، ارادهٔ مردم برای پاسداشت کرامت انسانی و هویت ملی همواره به‌عنوان عنصر پایدار تاریخ عمل کرده است.

 

در نتیجه‌ فلسطین و احواز، هرچند در جغرافیا و شرایط سیاسی متفاوت‌اند، اما در بنیان خود نماد مقاومت ملت‌هایی هستند که در برابر سیاست‌های اشغالگرانه و تبعیض‌آمیز ایستادگی کرده‌اند. آنچه مسئلهٔ احواز را از منظر علمی و سیاسی حائز اهمیت می‌سازد، فقدان توجه بین‌المللی به این پرونده در مقایسه با فلسطین است.

این مقاله تأکید می‌کند که بازشناسی مسئلهٔ احواز، نه تنها برای درک کامل‌تر از سیاست‌های داخلی جمهوری اسلامی ضروری است، بلکه به فهم کلی‌تر از دینامیک‌های مقاومت در خاورمیانه نیز یاری می‌رساند. همان‌طور که ارادهٔ ملت فلسطین در برابر اشغال اسرائیل همچنان پایدار مانده، ملت احواز نیز نشان داده است که پروژه‌های پاکسازی فرهنگی و سرکوب سیاسی قادر به محو هویت آنان نخواهد بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع درباره فلسطین
  1. گزارش کمیسیون بین‌المللی تحقیق مستقل سازمان ملل درباره اراضی اشغالی فلسطین، از جمله قدس شرقی و اسرائیل
    گزارش A/HRC/59/26 که به بررسی وضعیت حقوق بشر در اراضی فلسطینی اشغالی، سیاست‌های اشغال، بازداشت‌های خودسرانه و تخریب زیرساخت‌ها پرداخته است. Vereinte Nationen
  2. گزارش سازمان ملل متحد برای توسعه (UNCTAD) — هزینه‌های اقتصادی اشغال برای مردم فلسطین
    تحلیل‌هایی در خصوص تأثیرات اقتصادی اشغال بر زندگی روزمره فلسطینیان، از جمله محدودیت‌های تجاری، موانع اقتصادی ناشی از تقسیم سرزمینی و اشغال. UN Trade and Development (UNCTAD)
  3. گزارش بین‌المللی دیده‌بان حقوق بشر و سازمان عفو بین‌الملل
    این گزارش‌ها بی‌وقفه سیاست‌های اسرائیل را در اشغال فلسطین، شهرک‌سازی، تغییر جمعیتی، بازداشت‌های سیاسی و تخریب زیرساخت‌های غیرنظامی محکوم کرده‌اند. به عنوان مثال گزارش سال ۲۰۲4 عفو بین‌الملل درباره وضعیت حقوق بشر در اسرائیل و اراضی اشغالی. Amnesty International
  4. قطعنامهٔ شورای امنیت سازمان ملل متحد ۲۳۳۴
    این قطعنامه رسماً اعلام می‌کند که هرگونه شهرک‌سازی اسرائیل در اراضی اشغالی از سال ۱۹۶۷، از جمله قدس شرقی، «نقض آشکار حقوق بین‌الملل» است. Wikipedia

منابع درباره احواز
  1. گزارش سازمان حقوق بشر ایران (Center for Human Rights in Iran) — کمپین ترور علیه اقلیت‌ها
    شرح فعالیت‌های سرکوبگرانه علیه اقلیت‌های قومی، از جمله عرب‌ها در خوزستان: بازداشت‌های دسته‌جمعی، شکنجه، “ disappearance” اجباری. Center for Human Rights in Iran
  2. گزارش «Arabs in Iran» موسسه Minority Rights
    تشریح وضعیت جمعیتی، اقتصادی، فرهنگی عرب‌های ایران، تبعیض ساختاری، محرومیت اقتصادی، کمبود دسترسی به خدمات عمومی و آموزش به زبان مادری. Minority Rights Group
  3. گزارش سازمان ملل متحد — Ahwazi-Aran ethnic minority
    گزارشی در دفتر حقوق ملل متحد (OHCHR) درباره وضعیت اقلیت عرب احوازی، به ویژه مسائل زبان، حقوق فرهنگی، و شرایط سرکوب. ohchr.org
  4. اطلاعات از «Ahwaz Human Rights Organization»
    این سازمان گزارش مفصل درباره تبعیض اقتصادی، تغییرات جمعیتی، مصادرهٔ زمین، محرومیت‌های زیربنایی و محدودیت در فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی اقلیت عرب را فراهم کرده است
اشتراك گذاشتن

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *