الاحواز (خوزستان)، منطقهای که بهواسطه منابع طبیعی غنی از نفت و گاز، یکی از ستونهای اصلی اقتصاد ایران به شمار میرود، دههها است که با مشکلات متعدد زیستمحیطی و بهداشتی دست و پنجه نرم میکند. این منطقه علاوه بر تولید نفت و گاز، محل فعالیتهای صنعتی سنگین مانند پالایشگاهها، کارخانههای پتروشیمی و فولاد است. در حالی که این صنایع میتوانستند منبع رفاه و توسعه باشند، به دلیل مدیریت ناکارآمد و سیاستهای نادرست، الاحواز را به یکی از آلودهترین مناطق در جهان تبدیل کرده است. این آلودگیها نه تنها کیفیت زندگی ساکنان این منطقه را به شدت تحت تأثیر قرار دادهاند، بلکه باعث مهاجرت بخش زیادی از مردم و نیروهای متخصص نیز شده است.
سابقه آلودگی هوا در الاحواز
از زمان کشف نفت در اوایل قرن بیستم و آغاز فعالیت صنعت نفت در الاحواز یکی از منابع اصلی آلودگی هوا بوده است. سوزاندن گازهای همراه نفت (گاز مشعل) که شبانهروزی در حال انجام است، موجب انتشار مقادیر زیادی گازهای سمی به جو منطقه شده و کیفیت هوای آن را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. با این حال، این تنها منبع آلودگی هوا نیست.
در دهههای اخیر، سوزاندن مزارع نیشکر به عنوان دومین منبع آلودگی شناخته شده است. هر ساله با فرا رسیدن فصل برداشت نیشکر، مزارع این گیاه سوزانده میشوند که باعث انتشار گسترده دود و ذرات معلق میگردد. این عمل نه تنها هوای منطقه را آلوده میکند بلکه به افزایش مشکلات تنفسی در میان مردم منجر شده است.
البته نباید طوفانهای گرد و غبار و ریزگردها که از مناطق خشک داخلی و خارجی وارد منطقه میشوند را فراموش نمود، بهویژه در فصل تابستان، مشکلات آلودگی هوا را دوچندان کردهاند. این ریزگردها عمدتاً از مناطق بیابانی داخلی و کشورهای همسایه مانند عراق به الاحواز هجوم میآورند یکی از بزرگترین مراکز ریز گردها مناطق خشکانده شده هورالعظم است که توسط رژیم برای استخراج نفت و گاز صورت گرفته است . در این میان، بیعملی نهادهای مسئول و عدم توجه کافی به راهکارهای بلندمدت برای کنترل این پدیده، باعث تداوم و تشدید آلودگی شده است.
نقش صنایع سنگین در آلودگی هوا
یکی از عوامل مهم دیگر در آلودگی هوای الاحواز، فعالیت صنایع سنگین مانند پالایشگاههای نفت و کارخانههای پتروشیمی و فولاد است. این صنایع به دلیل عدم رعایت استانداردهای محیط زیستی و استفاده از تجهیزات قدیمی و فرسوده، هر روز حجم زیادی از آلایندهها را به هوا منتشر میکنند. مدیریت نادرست و عدم نظارت کافی از سوی مقامات دولتی، موجب شده است که این صنایع بدون توجه به پیامدهای زیستمحیطی، به فعالیت خود ادامه میدهند.
بحرانهای بهداشتی و مهاجرت اجباری
در کنار آلودگی هوا، وضعیت بهداشتی و سیستم سلامت در الاحواز نیز به شدت وخیم است. بیمارستانها و مراکز درمانی این منطقه با کمبود تجهیزات و نیروی انسانی متخصص مواجه هستند. مردم الاحواز با مشکلات تنفسی جدی دست به گریباناند و هزینههای درمانی سرسامآور بسیاری از خانوادهها را به زیر خط فقر برده است. به دلیل این شرایط، بسیاری از مردم الاحواز، به ویژه نیروهای متخصص و کارآفرینان، منطقه را ترک کرده و به سایر نقاط کشور یا حتی به خارج از کشور مهاجرت کردهاند.
این موج مهاجرت که در دهههای اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است، تأثیرات مخربی بر ساختار جمعیتی و اقتصادی منطقه داشته است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این مهاجرتها بخشی از سیاستهای تغییر بافت جمعیتی است که توسط حکومت ایران به اجرا گذاشته شده است. این سیاستها در کنار محرومیتهای گسترده اقتصادی و اجتماعی، به فشارهای مضاعف بر مردم عربالاحواز منجر شده است.
بیعملی نهادهای دولتی و مسئولیتگریزی
مسئله آلودگی هوای الاحواز در تمام دولتها و دورههای مختلف مجلس ایران مطرح بوده، اما هرگز در اولویت حل و فصل قرار نگرفته است. بسیاری از طرحها و پیشنهاداتی که برای کاهش آلودگی هوا ارائه شدهاند، تنها به عنوان یک ابزار تبلیغاتی استفاده شده و عملاً هیچ اقدامی در جهت اجرایی شدن آنها صورت نگرفته است.
در بهمن سال ۹۳، احواز (خوزستان) و برخی از استانهای همجوار آن با سونامی طولانیمدت آلودگی هوا مواجه شدند. شدت و مدت آلودگی به حدی بود که زندگی عادی مردم را مختل کرد و موجی از اعتراضات را در پی داشت. با این حال، مقامات دولتی به جای ارائه راهکارهای مؤثر، به بیعملی و توجیههای بیپایه و اساس متوسل شدند. اخیراً مدیرکل حفاظت محیط زیست استان خوزستان در جلسه کمیته فنی کارگروه هوای (استان)، به لزوم منشأیابی دقیق منابع آلودگی اشاره کرد و اذعان داشت که اطلاعات و بحثهای قبلی کافی نبوده است. این اظهارات در حالی مطرح میشود که دهها سال است که مشکلات آلودگی هوا در این منطقه شناخته شدهاند و هیچ اقدامی جدی برای مقابله با آن صورت نگرفته است.
جمعبندی
آلودگی هوای الاحواز تنها یک معضل زیستمحیطی نیست، بلکه به یک بحران اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی تبدیل شده است که زندگی میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار داده است. بیعملی دولت و مسئولین، مدیریت ناکارآمد منابع طبیعی و سیاستهای نادرست توسعهای، شرایط زندگی در الاحواز را به شدت دشوار کرده است. مهاجرت گسترده مردم و نیروهای متخصص از این منطقه، نشانهای آشکار از ناکارآمدی نظام حاکم در مدیریت بحرانهای زیستمحیطی و انسانی است.
افزایش آگاهی عمومی و فشار بینالمللی میتواند به عنوان ابزاری برای وادار کردن مقامات به پذیرش مسئولیت و اقدام عملی در جهت کاهش آلودگی و بهبود شرایط زندگی در الاحواز عمل کند. بدون تردید، این منطقه نیازمند راهکارهای فوری و بلندمدت برای مقابله با بحرانهای زیستمحیطی و انسانی خود است؛ راهکارهایی که تاکنون در سایه بیتوجهیها و منافع سیاسی نادیده گرفته شدهاند.
اقسم بالله انا نظام الایرانی اشرف منکم و انتم اخوات قحبا و انتم ناس عملا الي نظام الاسراِییل و نفرفكم كامل . صايرين نخود هر آش . احن وين اسراییل وين .الله يطيح حظكم بعد لا صربتون .
احنا ما دخنا سجن خاطر تجون اتكتبون . انا صلاح الطرفي ماعكم و عرف عن نفسي لجل لا قولون يكتبون بحساب وهميه . كلش عندكم صوي ، طيح الله حظ القضيه الاحوازي و انتم .
هذا صولح مدمن انا عرف هو كان بل سجن علي شان سرقت بيت . و هسه هم بعد هو مدمن . اخو بطيخيه هسه صاير ايراني ابو جرب .
معاكم كمال شجرات من كوت عبدالله هو يعرفني ، خاطر بكرا لا يقول محد رد عليه . معتاد و ايضا جبان .
صلاح طرفي، كيف لك أن تتحدث عن الوطنية وأنت لم تعرف سوى طريق الإدمان والضياع؟ الوطن لا يُبنى بالكلام الفارغ أو الاتهامات الزائفة. أنت مجرد شخص ضاع في حياة المخدرات، بلا شهادات، بلا ثقافة، وبلا إنجاز يُذكر.
الوطنية ليست شعارات تُرفع أو اتهامات تُوزّع يمينًا ويسارًا، بل هي أفعال وتضحيات، وأنت لم تقدّم شيئًا سوى التهرب من الواقع والانغماس في إدمانك.
رد من اخوكم سعيد حزباوي اي هذا جبان صلاح .